فرهنگ و هنر گیلان

فرهنگ و هنر گیلان
در این وبلاگ مسایل جنگ نرم و همچنین مسایل فرهنگی، سیاسی و... گیلان ارائه می شود.

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 44
بازدید دیروز : 20
بازدید هفته : 65
بازدید ماه : 64
بازدید کل : 7203
تعداد مطالب : 67
تعداد نظرات : 21
تعداد آنلاین : 1



باسمه تعالی

سازمان اطلاعاتي ارتش آمريكا D.I.A 

در زمان رياست جمهوري جان اف كندي در سال 1961 توسط وزير جنگ او سازمان اطلاعاتي براي ارتش آمريكا تحت عنوان آژانس اطلاعات دفاعي با نام اختصاري D.I.A تشكيل گرديد. اين سازمان با هدف اطلاعات نظامي تاسيس شد كه هدف اصلي از تشكيل اين سازمان ايجاد رقيبي براي C.I.A بود. در حقيقت نظارت بر كار آن به طور پنهان بوده است (بصورت پنهاني از سيا نظارت مي كند) و با بكارگيري جاسوسان كارآزموده و مجرب در رشته هاي اطلاعات نظامي در پست هاي وابستگي نظامي سفارت خانه هاي خارج از كشور علاوه بر كارهاي جاسوسي نظامي بصورت مخفيانه بر امور C.I.A نظارت مي نمايد.‍

بخش های سازمان C.I.A

این سازمان از چهار اداره به شرح زیر تشکیل شده است :

الف : اداره رمز و کشف دولتی. ب : اداره دیپلماتیک. ج : اداره تحقیق و بازرسی. د : اداره امور کارکنان.

اما سازمان تشکیلات C.I.A به شرح زیر می باشد :

سازمان « سیا » در بدو تأسیس از یک ستاد مرکزی جاسوسی که به چهار بخش زیر تقسیم شده ، تشکیل گردید که هر بخش تحت عنوان یک مدیر اداره می شد :

الف : بخش علوم و فناوری                                        ب :‌ بخش اطلاعات

ج : بخش نقشه ها و طرح ها                                      د‌ : بخش پشتیبانی

بخش علوم و فناوری : آخرین اطلاعات و تصاویری که توسط هواپیماهای جاسوسی و ماهواره های تجسسی گرفته می شود را تجزیه و تحلیل نموده و اخبار و اطلاعات آن را جهت بهره برداری منتشر می نمود. 

بخش اطلاعات : کلیه اخبار و اطلاعات نظامی ، سیاسی ، اقتصادی ، علمی ، صنعتی ، فنی ، اجتماعی و ... که از منابع گوناگون به این بخش می رسد را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داده و برآوردها را تهیه می نمود. این بخش هم اکنون نیز یکی از بخش های عمده سازمان سیا می باشد که حدود دویست هزار نفرکارمند رسمی و نیمه وقت در حرفه های مختلف علوم مانند فیزیکدان ، ریاضی دان ، شیمیدان ، جغرافیدان ، زبانشناس ، معدن شناس ، مهندس برق و الکترونیک ، کامپیوتر ، روانشناس ، پزشک ، کشاورز ، کارشناس آب و جنگل و ... را به کار گرفته است .

بخش نقشه ها و طرح ها : در این بخش اطلاعات تهیه شده به نقشه ها و طرح های عملیاتی تبدیل می شود. در حقیقت بخش مهم سازمان جاسوسی سیا همین بخش بوده که طرح های عملیاتی را تهیه می نماید.

بخش پشتیبانی : مسئولیت پشتیبانی ، تدارکات و ارتباطات کلیه واحدهای C.I.A را در خارج از کشور عهده دار بود.

لابی صهیونیست در آمریکا

الف) لابي رسمي: همان سازمان ها و گروههاي سازمان يافته يهودي و صهيونسيتي است كه در تصميم گيريهاي مجلس قانونگذاري و دستگاه حاكمه آمريكا، بطور مستقيم، اعمال فشار مي كنند و با يهود و صهيونيست بطور كامل هماهنگ مي باشند.مهمترين آنها، بنياد امور عمومي آمريكا و اسرائيل است كه به اختصار(ايپاك) مي گويند بطور كلي 32 سازمان يهودي در اين زمينه مشغول فعاليت هستند.

ب) لابي غير رسمي : همان رفتار جمعيت رأي دهندگان يهوديان آمريكا و تمايلات انتخابي آنهاست كه بصورت غير مستقيم موجب نفوذ مي شوند عوامل نفوذ عبارتند از :  1- مشاركت گسترده يهوديان در انتخابات 2- حضور يهوديان در پست هاي حساس آمريكا

منابع قدرت لابی صهیونیست

1) شركت فعالانه يهوديان در انتخابات ، پرداخت و جمع آوري اعانات، داشتن ارتباط با نخبگان جامعه و نفوذ بر جريانات سياسي، نمونه هايي از منابع قدرت لابي هستند. يهوديان هم رأي مي دهند و هم به كانديداي خود كمك مالي مي كنند تا به پست مورد دلخواه برسد.

 2) يكي ديگر از منابع قدرت آن كمك آمريكاست مجله الحيات از قول كوهن وزير دفاع وقت آمريكا مي نويسد:پايبندي ما به امنيت اسرائيل كاملا جدي است و از  اين كار دست برنمي داريم چون حمايت از اسرائيل اصولا بخشي از استراتژي آمريكاست

3) عامل ديگر قدرت دسترسي آسان به منابع قدرت ايالات متحده است در فاصله مارس1981تا آوريل 1983 گروه ها و رهبران يهودي در حدود 350 ملاقات با مقامات كاخ سفيد داشتند

 4) وجود افراد و سازمان هاي كارآمد موثر عامل مهم ديگري در اين موضوع است

5) اقليت بودن يهوديان باعث شد تا آنان از تمامي امكانات موجود استفاده بهينه كنند

6) سازمان هاي متعدد يهودي در قالب سازمان هاي محلي خيريه و اقتصادي عامل قدرت مي باشد

7) تبليغات وسيع اغراق آميز از سوي لابي يهود نيز عامل ديگر مي باشد.

نقش لابی های صهیونیست در فرهنگ های جهانی

نمادهاي فرهنگي از جمله مطبوعات،مجلات،راديو،تلويزيون وسينما از ديرباز مورد توجه يهوديان بود.يهوديان از سال 1728 تا 1904 در حدود 975 روزنامه و مجله به چاپ رساندند تا بتوانند مواضع خود را از طريق اطلاع رساني اعلام دارند و با تحصيل شرايط فوق،هيچ اخباري بدون كنترل به مردم منتقل نمي شد.بيشتر نويسندگان و موسسان رسانه اي آمريكا،يهودي اند كه مهمترين آنها چهار روزنامه نيويورك تايمز لس آنجلس ، واشنگتن پست و وال استريت ژورنال مي باشند مهمترين اين روز نامه ها نيويورك تايمز است اين روزنامه را ابتدا يك يهودي بنام " آدولن آچر"  در سال 1896 تاسيس كرد كه بيشتر از روزنامه هاي ديگر درباره يهود مطلب مي نوشت روزنامه ديگر واشنگتن پست مي باشد كه توسط يك سرمايه گذار يهودي خريداري شد رياست وال استريت ژورنال هم كه در هفته 8/1ميليون نسخه فروش دارد با يك يهودي است.يهوديان به دليل پرنفوذ بودن راديو و تلويزيون كوشيدند با در اختيار گرفتن شبكه هاي مهم راديو و تلويزيون به اهداف خود برسند يهوديان سه شبكه NBC – CBS – BAC  را تحت كنترل خود دارند كه از شبكه هاي پربيننده هستند.يهوديان علاوه بر حمايت از اسرائيل به تبليغ عقايد دين يهود نيز مي پردازند دو كمپاني سينمايي مترو گلدين و فوكس قرن بيستم تحت نفوذ يهوديان مي باشد

سینمای صهیونیست و چهار دوره سینمای صهیونیست 

برخي بر اين گمانند كه منظور از سينماي صهيونيسم , سينماي اسراييل است , اما بايد گفت سينماي صهيونيسم اختصاص به زمان و مكان خاصي ندارد , بلكه سراسر جهان را دربرگرفته است و در حال حاضر بزرگترين شركتهاي سينمايي جهان مانند »  متروگولدن ماير » , « كلمبيا » , « وارنر » , « پارامونت » , « فوكس قرن بيستم » ,  « يونيورسال » و »  هاليوود « را در قبضه خود گرفته است . تاريخ حضور صهيونيسم در سينما به كنفرانس صهيونيستي پازل در 1879 (1258) بازمي گردد . زيرا در بخش سوم اين كنفرانس بر اهميت رسانه هاي فرهنگي براي ايجاد اسراييل و ضرورت رواج روح ملي بين يهوديان جهان تاكيد مي گردد. از اينجا بود كه صهيونيستها به سينما توجه نشان دادند.

سينماي صهيونيسم را مي توان به چهار دوره تقسيم كرد:

دوره اول :پس از كنفرانس پازل در اين دوره صهيونيستها به ساخت فيلمهايي برگرفته از داستانهاي تورات مي پرداختند و به تدريج اين انديشه را القا مي كردند كه فلسطين سرزمين موعود است . بعد از وعده « بالفور » در سال 1917 (1296 ) و اعلام فلسطين به عنوان اسراييل جديد , سينماي صهيونيسم در خلال فيلمهايي مانند « پسر زمين » و « ده فرمان » در سال 1925 (1304)و فيلم « صابر » به كارگرداني « الكساندر فورد » يهوديان پراكنده را براي مهاجرت به فلسطين تشويق مي كردند.

دوره  دوم : پس از تاسيس رژيم صهيونيستي در اين مرحله صهيونيستها كه از تاسيس رژيم اسراييل فارغ شده بودند به ساخت فيلمهايي روي آوردند كه در آن , اين مساله را تلفين مي كرد كه اسراييليها نماينده فرهنگ و تمدن پيشرفته بشريت هستند و در كنار آن اعراب را باديه نشيناني بي فرهنگ با خوي و منش غيرانساني و مسلمانان را افرادي خشن و گروههايي تروريست معرفي مي كردند تا از آنها تصويري نامطلوب در اذهان به وجود آورند. بعد از حمله رژيم صهيونيستي به مصر و محكوميت جهاني اين رژيم حتي از سوي ايالات متحده آمريكا , يهوديان به تهيه فيلمهايي پرداختند كه در آن اعراب را گرگهايي گرسنه معرفي كردند و خود را ملتي با تمدن و داراي فرهنگ اصيل نشان مي دادند

 دوره سوم : پس از جنگ 1346 در اين دوره كه دوره طلايي سينماي اسراييل نيز محسوب مي شد , فيلمهايي ساخته شد كه در آن اين مضمون را تلقين مي كرد كه اعراب بايد قضيه فلسطين را فراموش كنند و وجود رژيم صهيونيستي را به خود بقبولانند. مردم جهان نيز بايد اين مساله را بپذيرند كه حق يهود در فلسطين از آنها غصب شده بود (!!!) كه بعد از چندين سال يهوديان توانسته اند اين حق را اعاده كنند. در اين رابطه مي توان از فيلم « جنگ سينا » در سال 1968 (1347 ) و  « نامم را نجوا كن » در سال 1972 (1351 ) به كارگرداني « جيمز كاموللر » نام برد.

دوره چهارم : پس از جنگ 1352 در اين دوره سينماي صهيونيستي شاهد تحولي بنيادين بود. زيرا سينما به سمت ترويج فساد و فحشا پيش رفت . در اين دوره كارگردانان به توليد فيلمهايي به ظاهر علمي روي آوردند كه در خلال آن به تبليغ بي بند و باريهاي جنسي و اخلاقي مي پرداختند. پس از مذاكرات «  كمپ ديويد » و صلح بين مصر و اسراييل در سال 1976 (1355 )  كه سينما در همه ابعاد زندگي نفوذ كرده بود , سينماي صهيونيست گاهي به تبليغ انديشه يهوديان و قهرماني آنها مي پرداخت كه نمونه آن فيلم « روز استقلال»  به كارگرداني « رونالدا ميريچ » در سال 1996 (1375 ) بود كه جوايز بسياري از جشنواره ها را به خود اختصاص داده است.

 موسس سازمان موساد و 8 بخش آن

توسط نخست وزير وقت داويد بن گورين موساد تاسیس شد.

1 - بخش جمع آوري اطلاعات 2- بخش همكاري و اقدام سياسي. 3- بخش عمليات ويژه    

4- بخش جنگ رواني تبليغات و عمليات فريب. 5- بخش تحقيقات 6- بخش هسته اي        

7- بخش تكنولوژي.  8- بخش كامپيوتر و الكترونيك

سرویس اطلاعاتی مخفی S.I.S  ( زیر مجموعه M.I.6 )

سرويس اطلاعاتي مخفي SIS  به دستور كميته دفاع سلطنتي در سال 1909 جهت مقابله با خطرات خارجي تشكيل شد اين سرويس تا سالها با نام MI6 شناخته مي شد آقاي منسفيد جورج اسميت كامينگ اولين رئيس آن بود در طي جنگ جهاني اول و بخصوص دوم جاسوسان زيادي توسط اين سرويس دستگير شدند در سيستم جذب جاسوسان اعم از انگليسي و غير به دو روش نفوذي و استخدامي عمل مي كنند اين سرويس هفت اداره دارد كه شامل: انگلستانخاور ميانه- خاور دور-  اروپا- نيمكره غربي-  آفريقا- روسيه وبلوك شرق

موسسه بروكينگز و اهداف آن

نخستين بار در سال 1916 با عنوان موسسه مطالعات دولتي شروع بكار كرد و هدفش اين بود كه به اولين موسسه خصوصي وظيفه اش تجزيه و تحليل سياست هاي عمومي در سطح كلان است تبديل شود بنيانگذار آن رابرت بروكينگز ابتدا  3موسسه مطالعات دولتي - موسسه اقتصاد كالج رابرت بروكينگز وابسته به دانشگاه واشنگتن در سال1927 باهم تلفيق شده و نام واحد بروكينگز را به خود گرفت اين موسسه در دوره هاي مختلف دولت هاي آمريكا ضمن همكاري با دولت هاي مختلف در پيشبرد جهت گيري هاي سياسي و اقتصادي آمريكا كمك هاي قابل توجهي انجام داد.

تاریخچه بروکبینگز: نخستين بار در سال 1916 با عنوان موسسه مطالعات دولتي شروع به كار كرد و هدفش اين بود كه به اولين موسسه خصوصي كه وظيفه اش تجزيه و تحليل سياست هاي عمومي در سطح كلان است، تبديل شود. بنيانگذار آن رابرت بروكينگز، ابتدا سه موسسه را پايه گذاري كرد :

 

1- موسسه مطالعات دولتي.   2- موسسه اقتصاد.   3- كالج رابرت بروكينگز وابسته به دانشگاه واشنگتن.

در سال 1927 اين سه موسسه با هم تلفيق شده و نام واحد بروكينگز به خود گرفت.

اين موسسه بروكينگز در دوره هاي مختلف دولت هاي آمريكا ضمن همكاري با دولت هاي مختلف، در پيشبرد جهت گيري هاي سياسي و اقتصادي آمريكا كمك هاي قابل توجهي را انجام داد.

·       منابع مالي بروكينگز :

در سال 2009 ميزان دارايي هاي موسسه بروكينگز بالغ بر 258 ميليون دلار برآورد شده كه عمدتاً از كمك هاي خيريه، دولت ايالات متحده، انگلستان و ژاپن بوده است. همچنين مجموعه هاي اقتصادي و سياسي همچون سفارت قطر در آمريكا، سازمان ملل، اتاق بازرگاني آمريكا، دانشگاه تلاويو، كمپاني نفتي شل، شركت هاي چند مليتي كوكا كولا و ماكروسافت.

·    اهداف بروکینگز:

1- تقويت دموكراسي از نوع آمريكايي.   2- پديد آوردن رفاه اقتصادي اجتماعي امنيت و فرصت هاي مختلف براي تمام آمريكائي ها.    3- ايجاد نظام بين المللي بازتر امن تر مرفه تر همراه با همكاري هاي بيشتر.

موسسه آلبرت انيشتين چه اهدافی را دنبال می کند و نقش آن در فتنه 88 ایران

اين موسسه كه بيشتر كارهاي تئوريك در خصوص انتخابات نقش آفريني مي كند به مديريت فردي به نام جين شارپ تاسيس شده است.

او كه اكنون در حدود 80 سال سن دارد و آمريكايي الاصل مي باشد، به قول خودش حدود 50 سال است كه بر روي روش هاي قانوني (ظاهراً قانوني) و بدون خشونت كه مي تواند يك تغيير ايجاد كند، متمركز كرده است.

جزوه هاي جين شارپ كه راهنماي عملي مخالفان سياسي در كشورهاي مختلف مي باشد در مشهورترين كتابچه خود به نام از ديكتاتوري تا دموكراسي و در كمتر از 100 صفحه خلاصه ي ايده هايش را به زبان ساده توضيح   مي دهد، 198 روش براي مبارزه مدني و شكست دادن حكومت ها كه از كشور برمه تا صربستان و از تايلند تا ونزوئلا به دهها زبان ترجمه شده و راهنماي مخالفان دولتي بوده كه مي خواستند سرنوشت خود را بدون برداشتن اسلحه بدست بگيرند.

بنياد انيشتين از موسسه وقف ملي براي دمكراسي (بنياد ملي براي دمكراسي) با عنوان N.E.D و موسسه بين المللي جمهوري خواهان I.R.I بودجه دريافت كرده است.

·       <

ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:, توسط محمدزاده
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی :